
عراقی
غزل شمارهٔ ۳۰۰
۱
شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟
به جان میجویمت جانا، کجایی؟
۲
همی پویم به سویت گرد عالم
همی جویم تو را هر جا، کجایی؟
۳
چو تو از حسن در عالم نگنجی
ندانم تا تو چونی، یا کجایی؟
۴
چو آنجا که تویی کس را گذر نیست
ز که پرسم، که داند؟ تا کجایی؟
۵
تو پیدایی ولیکن جمله پنهان
وگر پنهان نهای، پیدا کجایی؟
۶
ز عشقت عالمی پر شور و غوغاست
چه دانم تا درین غوغا کجایی؟
۷
فتاد اندر سرم سودای عشقت
شدم سرگشته زین سودا، کجایی؟
۸
درین وادی خونخوار غم تو
بماندم بی کس و تنها، کجایی؟
۹
دل سرگشتهٔ حیران ما را
نشانی ده رهی بنما، کجایی؟
۱۰
چو شیدای تو شد مسکین عراقی
نگویی: کاخر، ای شیدا، کجایی؟
تصاویر و صوت

نظرات
سام
کسرا
میثم
جلیل