عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۴

۱

کشیدم رنج بسیاری دریغا

به کام من نشد کاری دریغا

۲

به عالم، در که دیدم باز کردم

ندیدم روی دلداری دریغا

۳

شدم نومید کاندر چشم امید

نیامد خوب رخساری دریغا

۴

ندیدم هیچ گلزاری به عالم

که در چشمم نزد خاری دریغا

۵

مرا یاری است کز من یاد نارد

که دارد این چنین یاری؟ دریغا

۶

دل بیمار من بیند نپرسد

که چون شد حال بیماری؟ دریغا

۷

شدم صدبار بر درگاه وصلش

ندادم بار یک باری دریغا

۸

ز اندوه فراقش بر دل من

رسد هر لحظه تیماری دریغا

۹

به سر شد روزگارم بی‌رخ تو

نماند از عمر بسیاری دریغا

۱۰

نپرسد از عراقی، تا بمیرد

جهان گوید که: مرد، آری دریغا

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۱۰

نظرات

user_image
امیرح
۱۳۹۸/۰۴/۱۶ - ۱۰:۲۹:۱۶
واقعا بینظیره. حیف که کسی توجه بسیاری به عراقی نمی کند. بنده خدا هم دهه با مولانا و سعدی بوده، به همین خاطر به قول یکی از استادان بین این دو له شده.