عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۴۴

۱

هر که را جام می به دست افتاد

رند و قلاش و می‌پرست افتاد

۲

دل و دین و خرد زدست بداد

هر که را جرعه‌ای به دست افتاد

۳

چشم میگون یار هر که بدید

ناچشیده شراب، مست افتاد

۴

وانکه دل بست در سر زلفش

ماهی‌آسا، میان شست افتاد

۵

لشکر عشق باز بیرون تاخت

قلب عشاق را شکست افتاد

۶

عاشقی کز سر جهان برخاست

زود با دوستش نشست افتاد

۷

هر که پا بر سر جهان ننهاد

همت او عظیم پست افتاد

۸

سر جان و جهان ندارد آنک:

در سرش بادهٔ الست افتاد

۹

وآنکه از دست خود خلاص نیافت

در ره عشق پای‌بست افتاد

۱۰

هان، عراقی، ببر ز هستی خویش

نیستی بهره‌ات ز هست افتاد

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۲۹

نظرات