عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۶۵

۱

دل، دولت خرمی ندارد

جان، راحت بی‌غمی ندارد

۲

دردا! که درون آدمی زاد

آسایش و خرمی ندارد

۳

از راحت‌های این جهانی

جز غم دل آدمی ندارد

۴

ای مرگ، بیا و مردمی کن

این غم سر مردمی ندارد

۵

وی غم، بنشین، که شادمانی

با ما سر همدمی ندارد

۶

وی جان، ز سرای تن برون شو

کین جای تو محکمی ندارد

۷

منشین همه وقت با عراقی

کاهلیت محرمی ندارد

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۴۰

نظرات