
عراقی
غزل شمارهٔ ۷۶
۱
روی ننمود یار چتوان کرد؟
چیست تدبیر کار چتوان کرد؟
۲
در دو چشم پر آب نقش نگار
چون نگیرد قرار چتوان کرد؟
۳
در هر آیینهای نمیگنجد
عکس روی نگار چتوان کرد؟
۴
هر سراسیمهای نمییابد
بر در وصل بار چتوان کرد؟
۵
رفت عمرو نرفت در همه عمر
دست در زلف یار چتوان کرد؟
۶
کشت ما را به دوستی، چه کنیم
با چنان دوستدار چتوان کرد؟
۷
کشتهٔ عشق اوست بر در او
چون عراقی هزار، چتوان کرد؟
تصاویر و صوت

نظرات
مهر و ماه