عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۷۸

۱

از در یار گذر نتوان کرد

رخ سوی یار دگر نتوان کرد

۲

ناگذشته ز سر هر دو جهان

بر سر کوش گذر نتوان کرد

۳

زان چنان رخ، که تمنای دل است

صبر ازین بیش مگر نتوان کرد

۴

با چنین دیده، که پرخوناب است

به چنان روی نظر نتوان کرد

۵

چون حدیث لب شیرینش رود

یاد حلوا و شکر نتوان کرد

۶

سخن زلف مشوش بگذار

دل ازین شیفته‌تر نتوان کرد

۷

قصهٔ درد دل خود چه کنم؟

راز خود جمله سمر نتوان کرد

۸

غم او مایهٔ عیش و طرب است

از طرب بیش حذر نتوان کرد

۹

گرچه دل خون شود از تیمارش

غمش از سینه به در نتوان کرد

۱۰

ابتلایی است درین راه مرا

که از آن هیچ خبر نتوان کرد

۱۱

گفتم: ای دل، بگذر زین منزل

محنت آباد مقر نتوان کرد

۱۲

گفت: جایی که عراقی باشد

زود از آنجای سفر نتوان کرد

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۴۷

نظرات