عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۹۰

۱

غلام حلقه به گوش تو زار باز آمد

خوشی درو بنگر، کز ره دراز آمد

۲

به لطف، کار دل مستمند خسته بساز

که خستگان را لطف تو در کار، ساز آمد

۳

چه باشد ار بنوازی نیازمندی را؟

که با خیال رخت دم به دم به راز آمد

۴

چه کرده‌ام که ز درگاه وصل جان افزا

نصیب خسته دلم هجر جانگداز آمد؟

۵

بر آستان درت صدهزار دل دیدم

مگر که خاک سر کوت دلنواز آمد؟

۶

غبار خاک درت بر سر کسی که نشست

ز سروران جهان گشت و سرفراز آمد

۷

به هر طرف که شدم تا که شاد بنشینم

غم تو پیش دل من دو اسبه باز آمد

۸

به روی خرم تو شادمان نشد افسوس!

دل عراقی از آن دم که عشقباز آمد

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۵۴

نظرات

user_image
غلامعلی حامدبرقی
۱۳۹۳/۰۳/۲۳ - ۰۲:۰۰:۵۹
با عرض سلام و احترام : آیا در بند دوم سطر دوم "در"اضافه نیست؟ : که خشتگان را لطف تو کارساز آمد
user_image
رسته
۱۳۹۳/۰۳/۲۶ - ۰۰:۳۹:۳۲
بیت دوم غلط : که خسته‌گان را لطف تو در کارساز آمددرست: که خسته‌گان را لطف تو کارساز آأمدمنبع : نسخهٔ چا‍‍پی سعید نفیسی