
عراقی
غزل شمارهٔ ۹۳
۱
آشکارا نهان کنم تا چند؟
دوست میدارمت به بانگ بلند
۲
دلم از جان نخست دست بشست
بعد از آن دیده بر رخت افکند
۳
عاشقان تو نیک معذورند
زانکه نبود کسی تو را مانند
۴
دیدهای کو رخ تو دیده بود
خواه راحت رسان و خواه گزند
۵
ای ملامت کنان مرا در عشق
گوش من نشنود ازین سان پند
۶
گرچه من دور ماندهام ز برت
با خیال تو کردهام پیوند
۷
آن چنان در دلی که پنداری
ناظرم در تو دایم، ای دلبند
۸
تو کجایی و ما کجا هیهات!
ای عراقی، خیال خیره مبند
تصاویر و صوت

نظرات
فهیمه
امرداد