عراقی

عراقی

غزل شمارهٔ ۹۷

۱

ای دل، چو در خانهٔ خمار گشادند

می‌نوش، که از می گره کار گشادند

۲

در خود منگر، نرگس مخمور بتان بین

در کعبه مرو، چون در خمار گشادند

۳

از خود بدرآ، در رخ خوبان نظری کن

در خان منشین چون در گلزار گشادند

۴

بنگر که: دو صد مهر به یک ذره نمودند

از یک سر مویی که ز رخسار گشادند

۵

تا باز گشادند سر زلف ز رخسار

از روی جهان زلف شب تار گشادند

۶

تا مهر گیاهی ز گل تیره برآید

بر روی زمین چشمهٔ انوار گشادند

۷

تا لاله رخی در چمن آید به تماشا

از چهرهٔ گل پردهٔ زنگار گشادند

۸

از پرتو مل پردهٔ خورشید دریدند

وز خندهٔ گل مبسم اشجار گشادند

۹

تا کرد نسیم سحر آفاق معطر

در هر چمنی طبلهٔ عطار گشادند

۱۰

مانا که صبا کرد پریشان سر زلفین

کز بوی خوشش نافهٔ تاتار گشادند

۱۱

در گوش دلم گفت صبا دوش: عراقی

در بند در خود، که در یار گشادند

۱۲

چشم سر اغیار ببستند ز غیرت

آنگاه در مخزن اسرار گشادند

تصاویر و صوت

کلیات دیوان شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی (شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، ترکیبات، مقطعات، مثلثات، عشاق نامه یا ده نامه، رباعیات، لمعات و اصطلاحات عرفانی عراقی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - فخرالدین ابراهیم همدانی - تصویر ۱۵۷

نظرات