
عراقی
بخش ۲ - غزل
۱
جنت قرب جای ایشان است
نور رضوان صفای ایشان است
۲
جان من در هوای ایشان است
تن من خاک پای ایشان است
۳
عقل کل هست گنگ و لایعقل
هر کجا ماجرای ایشان است
۴
آفتابی، که عرش ذرهٔ اوست
مطلعش بر سمای ایشان است
۵
به ازل، چون قبول یافتهاند
ابد اندر بقای ایشان است
۶
همه در عشق خود فنا طلبند
که بقا در فنای ایشان است
۷
حلم و ترک و حیا نشانهٔشان
علم و تقوی لوای ایشان است
۸
از جناب خدای در دو جهان
این مراتب برای ایشان است
۹
این مراتب به ذات ایشان نیست
کین کرم از خدای ایشان است
۱۰
هرچه اندر جهان عراقی یافت
اثری از عطای ایشان است
تصاویر و صوت

نظرات