
عراقی
بخش ۱ - سر آغاز
۱
ساقیا، بادهٔ صبوح بده
عاشقان را غذای روح بده
۲
بادهٔ عشق ده به ما مستان
می بده «مای» ما ز ما بستان
۳
در دلم نه حلاوت مستی
تا شود نیستی من هستی
۴
زان صراحی، که جام رضوان است
بادهای ده، که جرعهاش جان است
۵
ای که بر یاد لعل دلجویت
باده ناخورده، مستم از بویت
۶
نفسی بازپرس مستان را
راحتی بخش میپرستان را
۷
سوختم، سوختم، در آتش شوق
بیخودم کن دمی به بادهٔ ذوق
۸
عجب آید مرا ز بادهپرست
بادهٔ عشاق ناچشیده و مست
۹
در بیابان، به فصل تابستان
چون ببارد به تشنه ای باران
۱۰
گرچه یک لحظه زآن بیاساید
هم به آب اشتیاقش افزاید
۱۱
می بیفزا ، چو شوقم افزودی
روی پنهان مکن ، چو بنمودی
۱۲
باز مخمور عشق را می ده
چون مدامم دهی، پیاپی ده
۱۳
تا دگربار مستی آغازم
وین غزل را انیس خود سازم:
تصاویر و صوت

نظرات