
عراقی
بخش ۵ - غزل
۱
عاشقی ترک خواب و خور کرده
جای خود را ز گریه تر کرده
۲
حیرت حسن دوست جانش را
از تن خویش بیخبر کرده
۳
دایم اندر نماز و روزهٔ عشق
درس عشاق را ز بر کرده
۴
پیش تیر ارادت معشوق
جگر خویش را سپر کرده
۵
کارش از دست خود بدر رفته
یارش از کوی خود بدر کرده
۶
در ره کوی دوست بیسر و پا
دل و جان داده، پا ز سر کرده
۷
همت عالیش عراقی را
سفر راه پرخطر کرده
تصاویر و صوت

نظرات