
عراقی
بخش ۵ - غزل
۱
نیست کاری به آنم و اینم
صنع پروردگار میبینم
۲
حیرتم غالب است و دل واله
نیست پروای عقل، یا دینم
۳
سخنی کز تو بشنود گوشم
خوشتر آید ز جان شیرینم
۴
در جهان، گر دل از تو بردارم
خود که بینم؟ که بر تو بگزینم؟
۵
کرمی کن، گرم نخواهی کشت
هم بدان ساعدان سیمینم
۶
در جهان غیر عشق نپرستم
عشقبازی است رسم و آیینم
۷
با عراقی، که عاجز غم توست
خردهگیری مکن، که مسکینم
تصاویر و صوت

نظرات