
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۰۲ - مخترع
۱
باز دل تفرقه در توبه و طامات انداخت
ساغر می زده خود را به خرابات انداخت
۲
این طرف غلغله از خیل خرابات افکند
آن طرف دغدغه در اهل مناجات انداخت
۳
هادیش همت رندان شد اگر نی خود را
که تواند بدر از آن همه آفات انداخت
۴
سر که انداخت بر پیر خرابات مغان
نه به تکلیف که از فخر و مباهات انداخت
۵
شکر مستی می عشق حریفی که بگفت
دور از رنج خمارش به مکافات انداخت
۶
بنده مغبچه باده فروشم که نظر
طرف دردکشان بهر مراعات انداخت
۷
پیر دیرو کرمش دید چو فانی دیگر
دیده کی بر روش شیخ و کرامات انداخت؟
نظرات