امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۱۴ - تتبع مخدوم در طور خواجه

۱

بیا که پیر مغان در سبو شراب انداخت

هوای مغبچه دل‌ها در اضطراب انداخت

۲

نه ساقی از خوی رخسار خود چکاند به جام

پی نشاط دل من به می گلاب انداخت

۳

بجست اهل طرب را پی نشاط صبوح

ولی چو دید مرا خویش را به خواب انداخت

۴

ز چرخ کار به جز تاب و پیچ نیست خوش آن

که پیکرش را به گرداب می به تاب انداخت

۵

گهی فغان که کند ابر لرزه دان به یقین

که آه سرد من آن لرزه در سحاب انداخت

۶

اگر نه رند ز جلاد غم گریخته بود

چرا به میکده خود را به صد شتاب انداخت

۷

چه غم ز خاک مذلت چو خویش را فانی

به خاک درگه شاه فلک جناب انداخت

تصاویر و صوت

نظرات