
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۱۹ - تتبع خواجه
۱
کسی که ملک دلش کرد خیل غم تاراج
پی عمارت آن غیر باده نیست علاج
۲
جنون و عشق بتان باعثم به رسوائیست
کجاست می که مهیا شدست مایحتاج
۳
به کوی عشق میان گدا و شه فرق است
که پیش یار خود آن یک سرافکند این تاج
۴
عوض به جام می لعل چیست ملک دلم
چه جوهر است که هستش بها به ملک خراج
۵
بیا به میکده زاهد که می معالج شد
ترا به خبط دماغ و مرا به ضعف مزاج
۶
چو فانی آمده محتاج و تو به حسن غنی
زکات را به سپارش نباشدش محتاج
نظرات