امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۲۴ - مخترع

۱

بود گرچه جام می لاله‌گون تلخ

ولی جام هجرست از وی فزون تلخ

۲

گر این هر دو تلخ است لیکن به اغیار

بود یار می خوردن از حد برون تلخ

۳

ز هجران بدانگونه تلخست عمرم

که آید برون گر زنی زخم خون تلخ

۴

در آن بین که چون شربت هجر تلخست

مگو ساغر عشرتت گشت چون تلخ

۵

ازان تلخ کامم گه باده خوردن

که ریزد می از جام چرخ نگون تلخ

۶

اگر عیش من تلخ شد عیب نبود

کند عیش اهل وفا چرخ دون تلخ

۷

به فانی نه بد تلخکامی چو شد یار

یقین دان که شد کام عیشش کنون تلخ

تصاویر و صوت

نظرات