امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۲۵ - در طور خواجه

۱

صبح چون رایت به فرق خسرو خاور کشید

باده خوش باشد ز جام خسروانی در کشید

۲

کو کله کج نه به مستی هر که در وقت صبوح

لاله‌سان در جام یاقونی می احمر کشید

۳

زیبدش در باغ رعنایی نمودن هرگه او

چون گل رعنا می گلگون ز جام زر کشید

۴

تا بهار دیگرش بس هر که یک صبح بهار

جام گلرنگ از کف ساقی نسرین بر کشید

۵

در شبستان فلک افتاده همچون سایه باش

زانکه ترک سر کند چون شمع آنکاو سر کشید

۶

سر فرو نارد که نوشد آب خضر از جام جم

درد نوشی کز سفال میکده ساغر کشید

۷

سر بزیر سنگ خست آن کاو مرصع کرد تاج

یا ز بهر سرفرازی منت افسر کشید

۸

دست در دامان پیر دیر نتوانم رساند

زانکه ذیل رفعت از نه چرخ بالاتر کشید

۹

شد سوی دیر مغان فانی ز کنج خانقه

رخت ازین عالم بسوی عالم دیگر کشید

تصاویر و صوت

نظرات