
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۲۹ - تتبع میر
۱
بوی شراب عشق تو بیهوشی آورد
رنگش ز رنگ عقل فراموشی آورد
۲
باشد تکلم تو زبان بند اهل عشق
کش استماع مایه خاموشی آورد
۳
لعلت عجب می است که کیفیتش به دل
بیحالی او فزاید و مدهوشی آورد
۴
پیر مغان که فیض کفش مستدام باد
هر چند ساغر کرمش نوشی آورد
۵
شوخی که وقت قتل قلندروشی نمود
وای آنزمان که رسم قباپوشی آورد
۶
چون هر سفال میکده جام جهان نماست
گر روی در طریق فنا کوشی آورد
نظرات