
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۳ - تتبع مخدومی نورا
۱
سوزیام ، تا برفروزی رویِ آتشناک را
ساز آتشگیرهٔ آن شعله، این خاشاک را
۲
از شکاف غنچه پنداری نمایان گشت گل
گر ز چاک پهلویم بینی دل صد چاک را
۳
گَردسان خیزد زمین، زان رو که در وقتِ خَرام
جان دهد رفتار چون آب حیاتت خاک را
۴
حاجب قصرت گرم راند عجب نبود که نیست
رسم ماندن پیش شه دیوانهٔ بیباک را
۵
ساقیا از محنت دوران ضمیرم تیره گشت
باده دِه ، صیقل دهم آیینهٔ ادراک را
۶
چون گدای دیر مینوشد بود صد گونه رشک
از سفالِ کهنهٔ او ، ساغرِ افلاک را
۷
گر نه مقصودش می گلرنگ باشد دست صنع
خوشههای لعل یاقوت از چه بندد تاک را
۸
بندهٔ پیر خراباتم که جام جود او
سوزد از یک برق می صد خرمن امساک را
۹
فانیا کار جهان جز غم نباشد باده نوش
لحظهای گر شاد خواهی خاطر غمناک را
نظرات
سیدمحمد جهانشاهی
سیدمحمد جهانشاهی
سیدمحمد جهانشاهی
سیدمحمد جهانشاهی
سیدمحمد جهانشاهی