امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۳۰ - تتبع خواجه

۱

مرا دل از خرابات مغان بیرون نخواهد شد

چه سوی خانقاهش ره نمایم چون نخواهد شد

۲

به طوف گلشن و گل رند عاشق را کجا جویی؟

که جز با روی گلرنگ و می گلگون نخواهد شد

۳

به صحرای جنون هر کو قدم زد چون مرا بیند

پی تعلیم سودا جانب مجنون نخواهد شد

۴

ته هر وصله ای از خرقه ام کز یکدرم باشد

به جز وجه شراب و شاهد موزون نخواهد شد

۵

ز جام وصلش از یکقطره بویی هم نخواهد یافت

دلم تا در هوایش قطره قطره خون نخواهد شد

۶

چه سوی کهنه اوراق علوم آرم نظر زانرو

که مالیت ندارد باده را مرهون نخواهد شد

۷

من آن رند خراباتم که پیش همتم در دیر

عوض یک جرعه می را گنج افریدون نخواهد شد

۸

چو پیر دیر را شأن از نهم گردون بلند آمد

ز قبض و بسط گردون شاد یا محزون نخواهد شد

۹

بر کامل جهان و اهل او را وزن خس نبود

غمین و خوشدل از احوال دون جز دون نخواهد شد

۱۰

چنان رنجور کردی از بلای هجر فانی را

که جز وصل تو از عمر ابد ممنون نخواهد شد

تصاویر و صوت

نظرات