امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۴۱ - تتبع خواجه

۱

ز سر آب حیاتم می آگهی آورد

به کوی میکده خضرم به همرهی آورد

۲

چنان که کشتی سایل سپهر بین ز هلال

ببزم دردکشان ساغر تهی آورد

۳

می صبوح کشان جان به باد خواهم داد

که بوی دوست نسیم سحرگهی آورد

۴

چه میکده است که درد سفال او در سر

گدای را هوس افسر شهی آورد

۵

برهن خرقه اگر عاقلی بیا می نوش

که شیخ جانب دیرش ز ابلهی آورد

۶

چو خورد باده به خرگاه ماه من ناهید

ز بهر بزم وی آهنگ خر گهی آورد

۷

کمند زلف تو عشاق را به سلسله بست

به یک گره سوی ما رو به کوتهی آورد

تصاویر و صوت

نظرات