امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۵۴ - تتبع خواجه

۱

بند گیسوی تو از دست رها نتوان کرد

گر جدا سازیش از بند جدا نتوان کرد

۲

دم نگه دار مسیحا که به جز نوش وصال

درد مهلک چو شد از هجر دوا نتوان کرد

۳

چو خرامی سوی ما گر نه فقیرم بینی

جان چه باشد که به پای تو فدا نتوان کرد

۴

قیمت لعل تو کردن نتوان جوهر روح

جوهر روح بلی خاک بها نتوان کرد

۵

مستم آن نوع که درد دل خود را بر یار

آنچه در دل گذرد نیک ادا نتوان کرد

۶

سجده در پیش بتان فوت نمودن نتوان

زاهدا این نه نمازست قضا نتوان کرد

۷

باده عشق ور بخیلی نبود راست ولیک

جز به رندان خرابات صلا نتوان کرد

۸

ای دل از نور یقین می‌طلبی سرمه چشم

به جز از خاک در میکده‌ها نتوان کرد

۹

طلب وصل حرم هر که کند چون فانی

روی دل جز به بیابان فنا نتوان کرد

تصاویر و صوت

نظرات