
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۵۸ - تتبع میر
۱
حسن روی حور جنت را فلک اظهار کرد
چون رخ خوب تو دید از کعبه استغفار کرد
۲
وه چه کافر بود آن کز دیر مست آمد برون
بهر قیدم رشته تسبیح را زنار کرد
۳
باغبان تا کرد تشبیه دهانش غنچه را
در دلم از زخم پیکانها فزونتر کار کرد
۴
کلک قدرت حل آن در دوره ساغر نهاد
مشکلاتی را که در نه گنبد دوار کرد
۵
رندیش بادا حلال آن کو به عشق مغبچه
خرقه سجاده رهن کلبه خمار کرد
۶
لعل جان بخشش ز مردم جان به آسانی گرفت
سختخوانیهای من این قصه را دشوار کرد
۷
بر سر بازار حسنش خود فروشی را گذاشت
یوسف و پیش رخش بر بندگی اقرار کرد
۸
دوش چون میمردم از هجران صراحی خون گریست
شمع نیز از سوز دردم خودکشی بسیار کرد
۹
مست و عاشق فانی از دیر مغان آمد برون
هر دو ثابت شد باو گرچه بسی انکار کرد
نظرات