امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۶۰ - تتبع خواجه

۱

چه عجب گر خوی آن چهره دل ما ببرد

کوه را سیل چنین گر رسد از جا ببرد

۲

به تماشای چمن رفتن آن سرو خوش است

نیست این خوش که رقیبش به تماشا ببرد

۳

دل مجنون شده چون صید غزال لیلست

سود نبود عربش گرچه ز صحرا ببرد

۴

دل که بی عاشقی افسرده نماید ای کاش

که سمومیش درین دشت به یغما ببرد

۵

اندر آن کوی مگو نام تو شیدا چون شد

پیش او کیست که نام من شیدا ببرد

۶

یار مهمان و مرا ضعف که آیا بی می

طرف میکده تسبیح و مصلا ببرد

۷

فانیا گشته ز دیرش مگر آرند برون

دل آن را که می و ساقی ترسا ببرد

تصاویر و صوت

نظرات