امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۱۶۲ - تتبع حضرت شیخ

۱

چشمم چو بر آن روی چو رشک قمر افتاد

از چشم دوید انجم و بر روی در افتاد

۲

از خوی به رخت اختر دری به شفق نیست

کز شبنم فردوس به گلبرگ تر افتاد

۳

خون دلم از دیده ز بس کرد غمم فاش

هر چند جگر گوشه نمود از نظر افتاد

۴

شامم که ز هجران تو شد روز قیامت

چون روز شدم وعده به روز دگر افتاد

۵

از ناله من تا به سحر خواب نبردش

وین تهمتی در گردن مرغ سحر افتاد

۶

در حسرت بوسی که به جانم ز لبت بود

زان لعل چه خونها که مرا در جگر افتاد

۷

فانی بره سعدی اگر زد قدمی چند

با او سخنش بین که چو شیر و شکر افتاد

۸

نی نی چه حد آنکه درآید به مقابل

کز پرتو اکسیر وی این خاک زر افتاد

تصاویر و صوت

دیوان امیر نظام الدین علیشیر نوایی به سعی و اهتمام رکن‌الدین همایونفرخ - تصویر ۱۵۹

نظرات