
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۶۸ - مخترع
۱
ساقی ما که به گردش می گلفام افکند
ای بسا فتنه که در گردش ایام افکند
۲
هوش رندان بشد از جام می او گویا
داروی بیهوشی آمیخته در جام افکند
۳
آتشین می که به من داشت ولی داد به غیر
آتشم در دل بی طاقت و آرام افکند
۴
سوخت مرغ چمنم وقت صبوح از افغان
چون نظر جانب آن سرو گلندام افکند
۵
نیست بر آب شمر موج ز تحریک نسیم
که اجل از پی مرغان طرف دام افکند
۶
مگر آن مغبچه مست برون رفت از دیر
کین همه تفرقه در کشور اسلام افکند
۷
شیخ شد مست به دیر و بربت مصحف سوخت
تهمتش بر من دیوانه بدنام افکند
۸
شاید از خوبی انجام رسد ز آغازش
هر که ز آغاز نظر جانب انجام افکند
۹
چاره ای نیست به جز دادن دین فانی را
چون که دل در کف آن کافر خودکام افکند
نظرات