
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۷۰ - تتبع میر در طور خواجه
۱
چه عکس ساقی خورشیدوش در ساغرم افتد
شراب از ساغر خورشید خوردن در سرم افتد
۲
چو عقد دختر رز خواستم هر شب بخواب خوش
عروس آفتاب از آسمان در بسترم افتد
۳
درون مهر صد گل از کواکب بشکفد هر گه
ز می گلها بروی ساقی مه پیکرم افتد
۴
مرا جان برد صد ره از برای وعده بوسی
ز مستی و جنون دیگر چو گوید باورم افتد
۵
ز لعل آتشینش سوختم شاید که بارد خون
چو گردد ابر از آن بادی که در خاکسترم افتد
۶
ز بام دیر از مستی مده بیمم ز افتادن
چه باک آن مست را کز بام دیر اندر حرم افتد
۷
رسم از دشت هرمان جانب مقصود چون فانی
دران صحرا اگر خضر هدایت رهبرم افتد
نظرات