
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۷۴ - تتبع میر خسرو
۱
یاران که یکیک از من بیدل جدا شدند
کس را وقوف نیست که هر یک کجا شدند
۲
بیگانگی چو بوده در آخر طریقشان
اول چرا به هجرکشان آشنا شدند
۳
ای کاش خاک وادیشان بودمی چو گرد
از باد مرگ چون که فراز هوا شدند
۴
صد حیف دان ز کوه و قاران خاکوش
کز تندباد حادثه هرسو هبا شدند
۵
آرام رفت از دل من تا ز باغ دهر
آرام ناگرفته به سان صبا شدند
۶
گل چون گیا نمایدم از گلشن جهان
ز اندوه اینکه آن همه گلها گیا شدند
۷
بودند از وفا همه چون عمر بس عزیز
عمر عزیزوار همه بیوفا شدند
۸
غایب ز دیدهاند و به دل جمله در حضور
از دل نرفتهاند گر از چشم ما شدند
۹
فانی از آن طریق فنا کرد اختیار
کان همرهان شدند به راه فنا شدند
نظرات