
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۷۹ - تتبع خواجه
۱
گدای کوی خرابات تاجدارانند
خرابات جام می عشق هوشیارانند
۲
قرارگاه دل آن طره را چسان سازم
در آن سلاسل مشکین چو بیقرارانند
۳
به گلشن رخش از بلبلی چو من چه حساب
که بیحساب تر از من دو صد هزارانند
۴
به حسن لاله رخان شباب بین ای چشم
که پنجروزه چو گلهای نو بهارانند
۵
به دیر مغبچه مست من چو جلوه کند
ز خیل جان به ته پاش خاکسارانند
۶
سمند ناز چو رانی نظاره کن هر سو
که جانفشان به سر راه دلفگارانند
۷
برون نیایم از آنجا چو فانی از مستی
معاشران گرم از مجلس فنا رانند
نظرات