
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۸۰ - تتبع خواجه
۱
دوشم از سوز فنا با قد خم یاد آمد
شمع در گریه شد و چنگ به فریاد آمد
۲
با همه سنگدلی رحم کنی گر دانی
کز غم هجر توام دوش چه بیداد آمد
۳
رسم تاراج خرابی چو بدید ابر بهار
گریه اش ناله کنان بر گل و شمشاد آمد
۴
از خزان ریخت جوانان چمن سرو مگر
کز چنان تفرقه از راستی آزاد آمد
۵
اجل از هجر تو میخواست که قتل آموزد
از پی کسب هنر جانب ارشاد آمد
۶
دوش رفتم به خرابات و به جامی شد دفع
آنچه از دور زمان بر دل ناشاد آمد
۷
فانیا قطع بیابان خودی دشوار است
مگر آن کس که به توفیق خداداد آمد
نظرات