
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۸۸ - تتبع میر
۱
از شهد نگویم لب آن سیمبر آلود
از شیره جانست که گلبرگ تر آلود
۲
از خون دلم بود رخ آلوده مژگان
چون خواستم از اشک بشویم بتر آلود
۳
از هجر لبت خون که همی رفت ز چشمم
زان زخم همی آیدم این دم جگر آلود
۴
شب سجده کنان بوده ام اندر سر کویش
بینند سحر سربسر آن خاک زر آلود
۵
هر جرعه که زد نوع دگر گشت مرا زانک
هر بار لب از باده بنوعی دگر آلود
۶
زاهد به صمد سجده نکرد و به صنم کرد
در دیر به می خرقه زهدش مگر آلود
۷
فانی طرف دشت فنا لاله ستانیست
کان دشت ز خون دل ما سربسر آلود
تصاویر و صوت

نظرات