
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۱۹۷ - مخترع
۱
شد بلا چشم تو ای گلرخسار
نقطه زیر بلا خال عذار
۲
اینکه در جان و دل آتش زدهای
دل ازین هست به جان منت دار
۳
باده لعل لبت پیش نظر
از چه شد چشم تو در عین خمار
۴
جلوه سرو روان تو حیات
دهد اما کشدم در رفتار
۵
ساقیا ساغر عیشت چو پر است
نوش و نوشان به زمین برمگزار
۶
بلبل ار شیفته گلشن گشت
دید در هر گلش اما صد خار
۷
فانیا از چمن دهر ببر
شاخ امید که آن نارد بار
نظرات