
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۰۳ - مخترع
۱
اگر چه نیست امید وصال او هرگز
ولی نبوده دلم بی خیال او هرگز
۲
مگو به مثل ویی دل ده و ازو وا ره
نبود و نیست ز خوبان مثال او هرگز
۳
چنانکه لازم بحرست نقطه گاه رقم
نشد ز دیده برون نقش خال او هرگز
۴
اگر چه قد تو بیرون ز اعتدالم گشت
کم و زیاده نشد اعتدال او هرگز
۵
ملالت دل من بین و باده ده که جز این
نبوده واقع رنج و ملال او هرگز
۶
ز درد هجر تو فانی فتاده بی حالست
چه شد که پرسه نکردی ز حال او هرگز
نظرات