امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۲۱۶ - در طور مخدوم

۱

در دیر مغان شیفته پیر و جوانم

خاک قدم مغبچه و پیر مغانم

۲

ایام قدح خواریم ای شیخ چه پرسی

از غایت مستی چو شب از روز ندانم

۳

من بیخود و پرسند که چونی چه جوابست؟

این مسأله را چونکه ندانم که چسانم

۴

چون بوسه به پای تو زدم کرد دلم ضعف

کز پای تو برداشتن سر نتوانم

۵

سیر ملکوت از قدح پر کنم آری

این نوع سبک روح از آن رطل گرانم

۶

زان روی به میخانه کنم عزم که یک دم

از رنج خودی خاطر خود را برهانم

۷

فانی به بیابان فنا رفت چو شد مست

امید ازو چونکه شوم مست نمانم

تصاویر و صوت

دیوان امیر نظام الدین علیشیر نوایی به سعی و اهتمام رکن‌الدین همایونفرخ - تصویر ۲۰۹

نظرات