
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۳۲ - تتبع شیخ
۱
به دو چشم یار اسیرم که همی زنند تیرم
به من غریب رحمی که به کافران اسیرم
۲
چو بکوی و قد او شیفته ام اگر چه واعظ
دهدم ز روضه و حور فسانه کی پذیرم
۳
اجلم رقیب و عمرم شده آن لب روان بخش
نه از آن بود گریزم نه ازین بود گریزم
۴
من از آرزوی آن تیغ هلاک و او کشد غیر
بکشید جای آنست ز غیرت ار نمیرم
۵
به من از تو جور ناید به کجا رسد وصالت
که ترا جناب عالی من زار بس حقیرم
۶
چو به میهمانم آیی کشم آه و نیم جانی
که جزین متاع نبود ز قلیل و از کثیرم
۷
پی یک نظر به کوی تو درآمدم چو فانی
نظری نهفته گه گه تو ز حال وامگیرم
تصاویر و صوت

نظرات