
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۴۰ - مخترع
۱
گرچه دوش از داغ هجران آتشین تب داشتم
سوز این آتش فزونتر بود کامشب داشتم
۲
درد و ضعفم هر دو مهلک بود گر میآمدی
پرسه را اسباب جان دادن مرتب داشتم
۳
از تو و خود در زمان هجر و ایام فراق
روح را بیقالب و بیروح قالب داشتم
۴
گر تقرب جستم اندر شرب با مستان دیر
عیب نبود چون به ایشان قرب مشرب داشتم
۵
در خیال خار مژگانش نبودم خواب دوش
ز آنکه اندر پیرهن صد نیش عقرب داشتم
۶
در تب غم فانیا سوز درونم کم نشد
زانکه از تبخاله بود آبی که بر لب داشتم
نظرات