
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۵۲ - تتبع خواجه
۱
بپوشان روی خویش از خرقه پوشان
به رندان باده نوش آنگه بنوشان
۲
در آتشگاه سودای تو سوزند
ریایی دلق خود را خرقهپوشان
۳
ردای رهن ما برمیفکندند
ز بهر بادهپالا میفروشان
۴
خروش از می خوش است ای دل ازان بیش
که کم کردیم در کوی خموشان
۵
فتاد اندر دل دُردیکشان جوش
چو درد باده در خم گشت جوشان
۶
خمارم سوزد ای ساقی کرم کن
ز آب باده این آتشفروشان
۷
ز رندان منصب فانی به هر بزم
به دوش خود کشیدن شد سبوشان
نظرات