امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۲۵۶ - در طور مخدوم

۱

من هلاک از هجر و آن مه دلستان دیگران

زنده بودن کی توان ممکن به جان دیگران

۲

حال خود را کی بود خود عرضه دارم زان که هست

اعتمادم بیش بر شرح و بیان دیگران

۳

باشدم صد گونه تهمت وه که رنجورند خلق

از زبان خویشتن من از زبان دیگران

۴

آزمون دیگران را تیغ بیدادم زنی

دیگر سوزی ز بهر امتحان دیگران

۵

دیگران مقبول و من مردود کز قسم ازل

محنت آمد زان من عشرت ازان دیگران

۶

دیگران را وصل و من جویای قد و عارضش

عشق سرو و گلم از بوستان دیگران

۷

کام جان یابد ز وصلت دیگران فانی نکوست

گر برون آیی پی قتل از میان دیگران

تصاویر و صوت

نظرات