
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۵۹ - اختراع
۱
تو گشتی کج کلاه جمله شاهان
غلط گفتم که شاه کج کلاهان
۲
چه حسنست اینکه خون هر که ریزی
نهد سر پیش رویت عذرخواهان
۳
چو عشقت دعوی خونم نموده
دو چشم خونفشانم شد گواهان
۴
زنخدانت چو یابم بر کنم دل
ز سیب روضه نی سیب سپاهان
۵
ز هجرت خون رود از مردم چشم
به عشقم سرخ رو زین رو سیاهان
۶
ز محرومی گناه خود نداند
چو ریزی خون خیل بیگناهان
۷
به فانی بین که اندازند گاهی
نظر سوی گدایان پادشاهان
نظرات