امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۲۷۲ - تتبع خواجه

۱

ای که گشتی سوی میخانه به رندان پیرو

وجه می گر نبود جان گرو و جامه گرو

۲

در خیالات خط سبز کمان ابروی خویش

«مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو»

۳

بی‌خود افتادم و بازم چو به هوش آمد دل

«یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو»

۴

خانه دل ز غم گردش گردون تیره است

آفتاب می اگر بفکند آنجا پرتو

۵

ای دل آواز مغنی شنو آنگه واعظ

گرچه فریاد کند گوش بگیر و مشنو

۶

ای که از ناز کله گوشه حسنت بشکست

از شکست دگرش یاد کن و غره مشو

۷

فانیا با خودی خویش به جانان نرسی

خودی از خویش جدا افکن و بی‌خویش برو

تصاویر و صوت

نظرات