
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۷۴ - تتبع خواجه
۱
سرگران گشتم ازان نرگس خوابآلوده
جگرم خون شد ازان لعل شرابآلوده
۲
لبش آلوده به می گشت و حیاتم بخشید
جوهر جان که به یاقوت مذاب آلوده
۳
گفتمش کوی تو آلود ز اشکم گفتا
بد نباشد چمن از اشک سحاب آلوده
۴
سرخ شد چشم تو از خون دل سوزانم
همچو مستی که به خوناب کباب آلوده
۵
زاب ابریق ریای تو نشویم ای شیخ
خرقه خود که شد از باده ناب آلوده
۶
گو برای پیر مغان مست خرابم از دیر
ز اشک خونم چو شد این دیر خراب آلوده
۷
بنده پیر مغانم که ز بحر کرمش
شسته شد جرم و نگردید به آب آلوده
۸
دفتر خون دلم هرکه بخواند گردد
زآب چشمش همه اوراق کتاب آلوده
۹
فانیا راه روانست که در دشت فنا
میرد ار تشنه نگردد به سراب آلوده
نظرات