
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۲۷۹ - مخترع
۱
ای شب غم چند در هجران یارم میکشی
زنده میدارم ترا بهر چه زارم میکشی
۲
خونم ای گردون بحل بادت اگر از روی لطف
زیر پای رخش آن چابکسوارم میکشی
۳
اختیارم نیست در جان دادن اندر پیش تو
گرچه از مستی تو هم بیاختیارم میکشی
۴
روی از می کرده گل گل مینمایی با خسان
من که نالان بلبلم زان خار خوارم میکشی
۵
ساقیا هر چند کز میتوانی زنده ساخت
لیک ز استغنا در اندوه خمارم میکشی
۶
آتش دل نیز خواهی کشته کرد و زان سبب
مردم ای قاتل به تیغ آبدارم میکشی
۷
از برای کشتنم داغ فراقت بس نبود
کز پی وصلت به داغ انتظارم میکشی
۸
اینکه ماندم زنده بیروی تو جانا زین حیات
چونکه دانی پیش رویت شرمسارم میکشی
۹
از تو شد ای عشق فانی زان فنا کندر فراق
سوزیم پنهان و در وصل آشکارم میکشی
نظرات