
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۳۵ - تتبع شیخ
۱
ای ز رویت ماه را صدگونه تاب
مه مگو باشد سخن در آفتاب
۲
غیر در کویت عذابم می کند
هیچکس نشنیده در جنت عذاب
۳
تا ندیدم خواب در چشمم ز اشک
چشمرا اکنون نمی بینم به خواب
۴
در تن خاکی است از لعل تو جوش
خاک را در جوش می آرد شراب
۵
چون خیال دیدن رویت کنم
در دل افتد ضعف از بس اضطراب
۶
پیر دیر و مغبچه مستم کنند
خوش دلم در میکده از شیخ و شاب
۷
فانیا در قطع وادیهای عشق
از جگر باید غذا وز دیده آب
نظرات