
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۴۸ - در طور خواجه
۱
منم و میکده و مغبچه مست امشب
هر دم از مستی او داده دل از دست امشب
۲
چون پری هر نفس از جلوه مستانه او
کرده چون اهل جنون نعره پیوست امشب
۳
دست چون طره گهی بر ذقنت کرده دراز
که چو گیسو شده زیر قدمش پست امشب
۴
ممکنم نیست خلاصی ز دو زلفش که شدست
دل بهر حلقه ازان سلسله پابست امشب
۵
شمع آن چهره چو پروانه وجودم را سوخت
تا نگویی اثر از هستی من هست امشب
۶
بت ترسا میم از میکده چندان بنمود
که دل شیفته از ننگ خودی رست امشب
۷
هوش تا روز چرا رو ندهد فانی را
این چنین کز کف آن مغبچه شد مست امشب
تصاویر و صوت

نظرات