امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۵۴ - تتبع خواجه

۱

کار در دیر به غیر از جستن آن ماه نیست

کش ز اهل خانقه جستم یکی آگاه نیست

۲

یک قدح خوردم که شد دود از دماغم سوی چرخ

چرخ گو خون خور ازین معنی که دود آه نیست

۳

هر سفال کهنه در دیر مغان شد جام جم

زانکه آنجا هیچ فرقی در گدا و شاه نیست

۴

دوخت از گل میخ انجم پای گردون شام هجر

کش تحرک سوی صبح وصل آن دلخواه نیست

۵

دل نه بندی جز به هست مطلق ار عقلیت هست

زانکه هستی‌های موهومت شده ناگاه نیست

۶

گر لب و زلفت بود زنار می ای مغبچه

سجده پیش ابرویت هیچم کنون اکراه نیست

۷

زاهد اندر سجده دور از حق فتاده رند را

دست بردن سوی ساغر جز به بسم الله نیست

۸

فانیا در کشتزار عشق بر خوردن ز وصل

جز به رخسار چو کاه و ناله‌ای جانکاه نیست

تصاویر و صوت

نظرات