
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۶
۱
غیر خوناب نیابند به جان و دل ما
گوییا عشق به خون کرد مخمر گل ما
۲
از ره عشق گذشتن نشد ای پیر طریق
تا که شد کوی خرابات مغان منزل ما
۳
مشکل ما همه باشد ز خمار ای ساقی
جز به یک رطل گران حل نشود مشکل ما
۴
گرچه در دیر گداییم ولی گاه نشاط
ره نیابند شهان بر طرف محفل ما
۵
حاصل عمر شد ای مغبچه باده فروش
وجه می بود که قبول تو فتد حاصل ما
۶
تیر دلدوز بهر دل زنی ای قاتل مست
ناوکی چند نگه دار برای دل ما
۷
فانی امید چنان است که در وادی عشق
مسکن قافله سالار بود محفل ما
نظرات