امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

شمارهٔ ۷۱ - تتبع مخدومی

۱

تیره گشتم هر که آب اندر شراب ناب ریخت

چیست غیر تیره گی آن کو بآتش آب ریخت

۲

وه که ممکن نیست دیگر چشم را دیدن به خواب

کز خیال لب نمک آن مه به جای خواب ریخت

۳

یار شد مهمان من وز گریه شادی دو چشم

در رهش یاقوت رمانی و لعل ناب ریخت

۴

در دو جامش بود کام من خطا بود از طبیب

اینکه از بهر دوا در ساغرم جلاب ریخت

۵

آن جوان یارب که گردد پیر گرچه بیحساب

خنجر مژگان کشید و خون شیخ و شاب ریخت

۶

از حیاتم گر اثر نبود چو فانی دور نیست

خون بیحد چون ز زخم این پیکر بی‌تاب ریخت

تصاویر و صوت

نظرات