
امیرعلیشیر نوایی
شمارهٔ ۹۷ - تتبع خواجه
۱
گفتم شراب لعل تو یاقوت احمر است
یاقوت و لعل نیست ندانم چه جوهر است
۲
طوبی برابر قدت ار گوید اهل زهد
گفتن بود گیاه به طوبی بر ابر است
۳
ماییم در حریم خرابات و جام می
محروم آنکه طالب فردوس و کوثر است
۴
بنگر گدای میکده بر کف کهن سفال
همچون شهی که در کف او ساغر زر است
۵
ای میفروش خرقه چو شد رهن می کنون
جام دگر بیار که نوبت به دفتر است
۶
ای شیخ اگر بدیر فنا بگذری شبی
جز شید و حیله هر چه تو خواهی میسر است
۷
جامی چو دو کشی بودت عالم دگر
از رنج عالم ای که ضمیرت مکدر است
۸
مرغی که هست طایر بستان لامکان
کی قبض و بسطش از اثر چرخ و اختر است
۹
از خود گذشت فانی و عشق بتی گزید
زان رو که بتپرست نکوتر ز خودپرست
تصاویر و صوت

نظرات