
فصیحی هروی
شمارهٔ ۱۰۴
۱
بیزارم از آن سینه که از جوش نشیند
پوشد کفن شعله و خاموش نشیند
۲
بختم شب تاریست که تا صبح قیامت
در ماتم خورشید سیهپوش نشیند
نظرات